نکات هر فصل را اینجا بصورت متن خلاصه شده و دقیق و بدون غلط تایپی بنویسید و در تالار الماس منتشر کنید.

حتما نکات مربوط به همین کتاب و همین فصل باشد و نکات کتاب ها و فصل ها را در موضوع خودش بارگذاری کنید.

1_کودکان نارسایی ویژه یادگیری دچار ضایعه مشخص شده مغزی نیستند              

پنج نظریه‌ی مهم اختلالات یادگیری الف_نظریه ی غلبه طرفی مغزب_نظریه کوتاهی دامنه توجه  ج_نظریه فرابری آگاهی ها د_نظریه ی تاخیر در رشد ه_نظریه ی ضایعات خفیف مغز

نظریه ی غلبه ی طرفی مغز: مغز انسان از دونیمکره راست وچپ تشکیل شده که این دونیمکره توسط جسم پینه ای بهم وصل شده اند وجود این جسم پینه ای سبب می شود که دونیمکره از فعالیت های یکدیگر آگاه باشد                                  (مانت کسل می گوید .در مغز سازمان فعالیت ها برای رفتارهای مختلف متفاوت است) بعصی از کارها مثل دیدن وشنیدن توسط هردو قسمت مغز  کنترل می‌شود درحالی که در برخی دیگر از مهارت روال بدین گونه نیست ومعمولا بیشتر مهارت هاتوسط یک نیمکره مغز کنترل می‌شود برای مثال بیشتر افراد در اکثر جوامع دنیا با دست راست می نویسد ونیمکره چپ آنان در تکلم ویادگیری کلامی غلبه دارد در حدود ۹۳٪جمعیت بزرگسالان راست دست اند وتقریبا 96٪از آنها نیمکره چپ دارای غلبه ی طرفی برای تکلم ومهارت های کلامی است.

بیشتر افراد دنیا راست دست هستند ونیمکره چپ آنان در تکلم ویادگیری کلامی غلبه دارد

تحقیقات گزانیگا ودیگران نشان داده که نیمکره چپ مغز فرایندهای زبان ویادگیری سری وتفکر انتزاعی را کنترل می کند درحالیکه نیمکره راست مغز بیشتر جنبه کلی دارد ونشانه وعلامت هایی راکه از طریق بینایی به ما می رسند تعبیر وتفسیر می کند 

افرادی چون ورنر ،پیاژه وبرونر نطریه ی غلبه طرفی رانادیده می انگارند وادعا می کنند که رشد کلامی بعد از رشد غیر کلامی بوجود می اید به عبارت دیگر رشد غیر کلامی زیر بنای رشد کلامی است .

۱_شناخت گرایان معتقدند که رشد غیرکلامی زیر بنای رشد کلامی است                                                                              2_سنف توجه راشبیه یک پرده تلویزیون می بیند.

نظریه ی فرابری آگاهی ها به نقش ادراک کودکان وحاشیه آنان در فراگیری مطالب مدرسه ای توجه دارند .

 از نظر دکتر سیف نراقی ونادری میانگین سن کودکان با اختلالات یادگیری  ده سال وچهار ماه است .

نابالغ بودن اعصاب نمی تواند روش مناسبی برای اموزش وکمک به کودکان دارای اختلالات یادگیری باشد .

استراس ولتینن در کتاب خود ۱۹۷۴این قبیل کودکان را چنین تعریف می کنند:کودک با آسیب مغزی کودکی است که پیش از زایمان در طول مدت آن یا پس از تولد دچار صدمه یا عفونت مغزی شده باشد درنتیجه این آسیب جسمی ممکن است نقص ها یا اشکالاتی درسیستم اعصاب کودک به صورت آشکار یا پنهان بروز کند ولی به هرحال چنین کودکی دارای دشواری در ادراک تفکر یا رفتار هیجانی به طور جداگانه یا ترکیبی از آن هاست

دیدن وشنیدن توسط هردو طرف مغز کنترل می شود 

لازم است مسولان مدرسه کودکانی راکه دارای آسیب های مغزی هستند را تشخیص دهند وبرای انان برنامه های ویژه مناسب تهیه کنند .

اصطلاح آفازی زبان پریش درموارد شدید دراختلال دربیان ویادرک زبان کودکانی که به دلیل آسیب مغزی است توسط بروکا مطرح شد 

کورتیس طرفدار نطریه ی غلبه طرفه مغز است 

از نطر پیاژه در مرحله عینی کودک میتواند به درک طبقه بندی چند جانبه دست پیدا کند 

اصطلاح ناتوانی های یادگیری نخستین بار توسط ساموئل کرک مطرح شد .

ریشه اصلی ناتوانی های یادگیری  عوامل بدنی است

دونیمکره مغز انسان توسط جسم پینه ای بهم وصل شده اند